{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
قائم آل نور یا مهدی عطر سبز حضور یا مهدی تا همیشه صبور می مانیم در هوای ظهور یا مهدی
ما منتظران لحظه دیداریم از عطر گل محمدی سرشاریم این حرمت و عزّت و سر افرازی را از حُرمت انتظار مهدی (عج) داریم
خواهی که در پناه کرامات سرمدی ایمن شوی زفتنه و ایمن زهر بدی لبریز کن زعطر گلِ نور سینه را با ذکر سبز یک صلوات محمدی
ای نور خدا به وسعت آیینه آگاه ز راز خلوت آیینه یک لحظه بتاب در شب تنهایی سوگند ترا به حرمت آیینه
ای راحت دل قرار جان ها برگرد درمان دل شکسته ما برگرد ماندیم در انتظار دیدار ای داد دل ها همه تنگِ توست آقا برگرد
ماندیم به داغ انتظارت مددی ما و غم ودرد بی شمارت مددی دلخسته از این غمی که در ریشه ماست در آرزوی فجر بهارت مددی
ای دل ای دل آشنایی می رسد ناله ها را هم نوایی می رسد ما که از عشق و جنون آکنده ایم کارمان آخر به جایی می رسد
غریب آشنا ما را صدا کن زدست غصّه دل ها را رها کن اسیر دردهای انتظاریم به لطفی دردهامان را دوا کن
تا وعده قیامت تو صبر می کنیم بر داغ بی نهایت تو صبر می کنیم ای از تبار آینه و آفتاب و عشق تا مژده زیارت تو صبر می کنیم
دیدیم ترا دوباره بر می گردی از باغ پر از ستاره برمی گردی گفتند که چاره نیست بر درد فراق انگار برای چاره برمی گردی
ای روشنای راه سبز رستگاری از چشمه چشم تو نور عشق جاری می آیی از سمت حضور باور من می آیی و پیغام سبز عشق داری
ای وسعت آسمان آبی آیینه سبز آفتابی رخشنده ترین ستاره عشق ای کاش به شام ما بتابی
یک عمر به انتظار ماندیم همه غمدیده و بیقرار ماندیم همه بازآ که شکست دل ز یاد غم تو بی روی تو بی بهار ماندیم همه
یک شب اگر خواب من آئی چه می شود یـکبــار اگـر رخـت بنـمــائی چه می شود جــز حســرت نــگاه تـــو نبـــود مــرا بــدل یکشب اگر بخـواب من آئی چه می شود
خبر آمد ، خبری در راه است سرخوش آن دل که از آن آگاه است شاید این جمعه بیاید ، شاید پرده از چهره گشاید ، شاید
ای گل نرگس نگاهت آبی است جمکران با نام تو مهتابی است ای گل نرگس هلا صاحب زمان از فراقت از فراقت الامان
قائم آل نور یا مهدی عطر سبز حضور یا مهدی تا همیشه صبور می مانیم در هوای ظهور یا مهدی
ما منتظران لحظه دیداریم از عطر گل محمدی سرشاریم این حرمت و عزّت و سر افرازی را از حُرمت انتظار مهدی (عج) داریم
خواهی که در پناه کرامات سرمدی ایمن شوی زفتنه و ایمن زهر بدی لبریز کن زعطر گلِ نور سینه را با ذکر سبز یک صلوات محمدی
ای نور خدا به وسعت آیینه آگاه ز راز خلوت آیینه یک لحظه بتاب در شب تنهایی سوگند ترا به حرمت آیینه
ای راحت دل قرار جان ها برگرد درمان دل شکسته ما برگرد ماندیم در انتظار دیدار ای داد دل ها همه تنگِ توست آقا برگرد
ماندیم به داغ انتظارت مددی ما و غم ودرد بی شمارت مددی دلخسته از این غمی که در ریشه ماست در آرزوی فجر بهارت مددی
ای دل ای دل آشنایی می رسد ناله ها را هم نوایی می رسد ما که از عشق و جنون آکنده ایم کارمان آخر به جایی می رسد
غریب آشنا ما را صدا کن زدست غصّه دل ها را رها کن اسیر دردهای انتظاریم به لطفی دردهامان را دوا کن
تا وعده قیامت تو صبر می کنیم بر داغ بی نهایت تو صبر می کنیم ای از تبار آینه و آفتاب و عشق تا مژده زیارت تو صبر می کنیم
دیدیم ترا دوباره بر می گردی از باغ پر از ستاره برمی گردی گفتند که چاره نیست بر درد فراق انگار برای چاره برمی گردی
ای روشنای راه سبز رستگاری از چشمه چشم تو نور عشق جاری می آیی از سمت حضور باور من می آیی و پیغام سبز عشق داری
ای وسعت آسمان آبی آیینه سبز آفتابی رخشنده ترین ستاره عشق ای کاش به شام ما بتابی
یک عمر به انتظار ماندیم همه غمدیده و بیقرار ماندیم همه بازآ که شکست دل ز یاد غم تو بی روی تو بی بهار ماندیم همه
یک شب اگر خواب من آئی چه می شود یـکبــار اگـر رخـت بنـمــائی چه می شود جــز حســرت نــگاه تـــو نبـــود مــرا بــدل یکشب اگر بخـواب من آئی چه می شود
خبر آمد ، خبری در راه است سرخوش آن دل که از آن آگاه است شاید این جمعه بیاید ، شاید پرده از چهره گشاید ، شاید
ای گل نرگس نگاهت آبی است جمکران با نام تو مهتابی است ای گل نرگس هلا صاحب زمان از فراقت از فراقت الامان
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}